|
دسته: فقه و حقوق اسلامی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 27 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 49
یکی از عوامل تشدید کننده شکافهای قومی زبان می باشد که این تمیز قومی و
به تعبیر جان اقوام است. مذهب یکی دیگر از عوامل تشدید کننده گرایشات قومی
است نخبگان سیاسی تاثیر زیادی در ناسیونالیسم منفی و کاذب قومی دارند. بی
اعتیادی به نارضایتی اقتصادی و سیاسی زمینه اعتراض وشورش را به همراه خواهد
داشت و نظریات مختلف نیز در این زمینه قابل توجه است.
رابطه جودری میان امنیت و تهویه مورد توجه قرار گرفته است و نیز به این
امر که چه شیوه هایی برای حل و فصل نازمات قومی بکار گرفته می شد. و چندین
راپیشنهادی برای مدیریت قومی در نظر گرفته شده است که مفصل در مورد آن
اشاره می گردد.
مقدمه:
امروزه امنیت بعنوان اصلی ترین شاخص و عنصر رشد تعالی یک جامعه تلقی
میگردد امنیت نیز بدون وجود انسجام و وحدت سیاسی تامین نمی گردد، به علاوه
چگونگی دست یابی به انجام و وحدت سیاسی نیز وابستگی شدیدی به مدیریت سیاسی
جامعه دارد، قومیت در دنیای امروز بعنوان متغیری تقریباً مفار با انجام و
وحدت و بدین دلیل تهدید کننده امنیت مطرح می گردد. جمهوری اسلامی ایران
بعنوان کشوری که در جرگه کشورهای کثیر القوم قرار گرفته است شاید حادترین
شرایط و معضلات امنیتی نهفته قومی را در میان این کشورها دارا باشد. آنچه
ایران را از سایر کشورهای کثیر القوم متمایز می نماید استقرار اقوام در
حاشیه و نوار مرزی کشور و نیز همسایگی هر یک از آنها با اکثریت قومی آن سوی
مرز است.
در چنین شرایطی بسترسازی لازم برای ایجاد و انسجام یکپارچگی و وحدت بین
اقوام مستلزم تلاش پیگیر و برنامه ریزی ویژه ای می باشد که مدیریت سیاسی
کشور میبایستی برای دست یابی به آن اهتمام جدی ورزد تبیین چگونگی تهدید
امنیت ملی از ناحیه قومیتها، معرفی اقوام ایرانی و در نهایت راه کارهای حل
منازعات قومی عمدهترین مسایلی هستندکه در این نوشتار بدانها پرداخته
خواهد شد.
نگارنده با افزار به بضاعت ناچیز علمی خود، آنچه را در توان داشته در تهیه
مطالب و تدوین این رساله به کار گرفته و بالمال از وجود ایران و اشکال نیز
مصون نخواهد بود اگر هم موقعیتی در این راه حاصل گشته باشد، مرهون حوصله،
دقت و ارشادات ارزنده استاد گرانقدر جناب آقای دکتر امیر محمدحاجی یوسفی می
باشد که در طی مدت انجام این پژوهش دلسوزانه حقیر را یاری و از اندوخته
علمی خویش بهره مند نموده اند. در اینجا لازم می دانم از قبول زحمتی که
فرموده اند نهایت سپاسگزاری و قدردانی را به عمل آورم، همچنین از
راهنماییهای استاد مشاور جناب آقای حق پناه و همه عزیزانی که بنده را مورد
تشویق و لطف خویش قرار دادند، تشکر و سپاسگزاری می نمایم.
سوال اصلی:
پرسش اصلی این پژوهش عبارتست از این که چه تهدیداتی از ناحیه قومیتها
متوجه امنیت ملی ایران است و مدیریت دولت برای این که از قومیتها در جهت
تقویت امنیت ملی بهره برداری نماید چگونه باید باشد.
سوال فرعی:
برای پاسخگویی به پرسش اصلی فوق، مجموعه پرسشهای فرعی زیر مد نظر قرار خواهند گرفت:
1- قومیت یعنی چه؟
2- چگونه می توان حساسیت قومیتها را نسبت به سیاستگذاری نظام حکومتی تقدیل نمود؟
3- چگونه می توان زمینه مشارکت سیاسی فعال قومیتها را بیش از پیش فراهم کرد؟
4- چگونه باید اهمیت قومیتها را در دیدگاه سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان حکومتی تبیین نمود؟
5- چگونه می توان از توان بالقوه و بالفعل قومیتها برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی بهره برد؟
6- چگونه می توان احساس جدایی طلبی قومیتها را تضعیف کرد؟
فرضیه:
فصول مختلف این گزارش و رساله تلاشی در جهت آزمون و اثبات فرضیه ذیل میباشد:
در مدیریت قومی کارآمد (جلب مشارکت اقوام، تقویت حس ملی، جذب نخبگان قومی و
افشای توطئه و منافع بیگانگان) موجب تضعیف منابع تهدید امنیت ملی از سوی
قومیتها در ایران خواهد شد. برای تسهیل آزمون و اثبات فرضیه کلی فوق
میتوان آنرا به فرضیه های جزئی تر به شرح ذیل تقسیم نمود:
- در برنامه ریزی های اساسی کشور قومیتها جایگاه واقعی پیدا ننموده اند.
- عدم توجه به اصول قانون اساسی در رابطه با قومیتها باعث دلسردی و عدم مشارکت سیاسی آنان شده است.
قومیت ها جایگاه مهم و اساسی در ذهنیت و دیدگاه نخبگان طراز اول حکومتی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران نداشته اند.
- در رفع معضل بیگاری و مشارکت اقتصادی مناطق قومی اقدامات شایسته بعمل نیامده است.
- عدم وجود برابری در حقوق و فرصتهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برای قومیتها بسیار بحث انگیز است.
روش تحقیق:
برای تکمیل این گزارش و رساله بیشتر از روش کتابخانه ای بهره برده شده
است. طبق گفته فراهم نبودن شرایط انجام چنین تحقیقی در نظام آموزشی و اداری
کشور، مشکلات عدیده ای برای نگارنده جهت دسترسی به منابع و یا مصاحبه وجود
داشته است.
منابع:
برای تدوین این رساله بیش از 60 مورد کتاب، فصلنامه، رساله، روزنامه و
بولتن مورد استفاده قرار گرفته که اهم عناوین آنها در فهرست منابع آورده
شده است.
مفاهیم و تعاریف:
1- قومیت: این صاطلاح به خود آگاهی سیاسی گروههای مختلف
زبانی، مذهبی و نژادی در یک سرزمین نسبت به هویت خود و نیز تفاوت قائل شدن
میان خود و سایر گروههای ساکن در همان منطقه اشاره دارد (1).
2- مدیریت: مدیریت، فرآیند به کارگیری موثر کارآمد منابع
مادی و انسانی در برنامه ریزی، سازماندهی بسیج- منابع و امکانات، هدایت و
کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد
قبول، صورت می گیرد.
3- مدیریت سیاسی: یعنی توان سیاست سازی به گونه ای که زمینه مشارکت گسترده اقوام و جلب حمایت عمومی را باعث گردد.
4- هویت: عبارت از مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی
اجتماعی و فرهنگی، روانی، فلسفی، زیستی و تاریخی همسان است که به رسایی و
روایی بر ماهیت یا ذات گروه به معنی یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر
دلالت کند و آنها را در یک ظرف زمانی و مکانی معین بطور مشخص و قابل قبول و
آگاهانه از سایر گروهها و افراد متعلق به آنها متمایز کند.
5- بران سیاسی و اجتماعی: حالت و فرآیندی است که با آن
تعادل و ثبات ناپدیدی شود و از انتقالی نسبتاً اجتناب ناپذیر به سوی شرایط و
اوضای دیگر خبر میدهد، هرگاه پدیده ای بطور منظم معمولی و آن گونه که از
قبل پیش بینی میشد جریان نیابد حالتیاز نابسامانی پدید می آید[1].
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : قوة قهریه , مقالاتی در مورد قوة قهریه , پروژهایی در مورد قوة قهریه , مطلب هایی در مورد قوة قهریه
[ جمعه, ۲۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۴:۰۲ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
پاورپوینت آموزش درس اوّل ، کتاب علوم تجربی چهارم ابتدایی ( زنگ علوم ) ، در 16 اسلاید زیبا و متنوع جهت تدریس در کلاس هوشمند
طراحی شده است . آموزش های ارائه داده شده در این فایل کالاً مطابق متن
درس می باشد . اولیای محترم دانش آموزان نیز جهت آمادگی بهتر فرزندانشان در
کلاس درس این فایل را تهیه کرده و در منزل همراه با بچه ها تماشا نمایند .
دانش
آموزان عزیز با مشاهده این محتوای آموزشی همراه با یک مثال ساده با
مفاهیمی مانند : آزمایش کردن ، پیش بینی نمودن ، ارائه نظریه علمی و نتیجه
گیری و .... آشنا می شوند .
تصاویری از محیط این پاورپوینت :
[ جمعه, ۲۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۵۳ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: فقه و حقوق اسلامی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 18 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 32
الف) فعل بینام یا قوة قهریه و وضع ناگهانی:
1) تعریف:
قوة قهریه یا وضع ناگهانی حادثه ای بینام است که ناشی از فعالیت هیچ کسی
نیست، غالباً غرض از قوة قهریه قوای طبیعی است مانند طوفان، سیل و زلزله …
قوة قهریه برای آنکه از نظر حقوقی معتبر باشد باید دارای پارهای از صفات
خاص باشد، قوة قهریه باید حادثة غیر قابل پیشبینی باشد، اگر مدعی علیه
قادر به پیشبینی آن باشد باید برای پیشگیری از آن تدبیری اتخاذ کند.
غیر قابل پیشبینی بودن مستلزم بروز حادثهای نیست که هیچگاه اتفاق
نیفتاده باشد، فقط باید دلیلی خاص برای آنکه وقوع حادثهای را بیندیشد وجود
نداشته باشد و این مفهوم قوة قهریه قابل تحول است. اعتصاب کارگران را که
مانع اجرای قرارداد میشد سابق از مصادیق قوة قهریه میدانستند، ولی امروز
چنین نظری دربارة اعتصاب ندارند. قوة قهریه باید همچنین حادثهای مقاومت
ناپذیر باشد یعنی حادثهای باشد که الزاماً تعهدی را که به عهدة مسئول است
غیر قابل اجرا کند. اجرای تعهد همین که مقدور باشد لازم است اگر چه
هزینهای گزاف دربرداشته باشد. غیر قابل مقاومت بودن جنبهای مجرد دارد
یعنی باید نسبت به همه کس غیر قابل مقاومت باشد و اگر فقط اجرای تعهد نسبت
به تعهد مقدور نباشد باید به نیابت اجرای آنرا به دیگری که از عهده بر
میآید محول کند.
محاکم در ارزیابی قوة قهریه معمولاً نظری مساعد نسبت به متعهد دارند. نخست
آنکه دربارة شرط غیر قابل پیشبینی بودن حادثه ملایمتی از خود نشان
میدهند و حادثهای را هم که معمولاً قابل پیشبینی نباشد مشمول این شرط می
دانند و همین امر، سنجش را تا حدی نظری میکند. با آنکه باید حادثه غیر
قابل پیشبینی باشد و هم غیر قابل مقاومت، به غیر قابل پیشبینی بودن چندان
اهمیتی نمیدهند، چه بر این عقیدهاند که اگر حادثه مقاومت ناپذیر باشد،
قابل پیشبینی بودن یا نبودن دیگر اهمیتی ندارد. البته این استدلال در مورد
مسئول قهری معتبر است چه اگر حادثه مقاومت ناپذیر هنگام عقد قرارداد قابل
پیشبینی باشد طرفین باید نسبت به عواقب آنهم توافق داشته باشند.
قوة قهریه باید حادثهای باشد که کسی که بدان استناد میکند خود او یا
اشیای او در ایجاد آن دخالتی نداشته باشند. هدف از این شرط آن است که محافظ
را مسئول معایب شی خود بداند و وی با استناد بدین معایب خود را از مسئولیت
بری نکند (رانندة خودرو که حادثهای به وجود آورده است بر اثر شکستن فرمان
نمیتواند از بار مسئولیت برهد) و اگر حادثه به کارخانه یا افراد آن بستگی
داشته باشد باز هم مسئولیت قابل رد نیست ( بنگاه باید مسئول خسارتی باشد
که راننده بر اثر سکته پشت فرمان به دیگری وارد آورده است و دلیل هم این
است که این بیماری از فعالیت راننده بیگانه نبوده است) و از طرفی اگر خود
راننده هنگام راندن دچار صرع شود نمیتواند به علت بیماری خود از مسئولیت
بری کند.
رویهم رفته در حقوق فرانسه قوة قهریه هنگامی خارجی است که به فعالیت شخص و اشیای تحت حفاظت وی بستگی نداشته باشد.
2) آثار قوة قهریه در مورد مسئولیت عهدی: اگر حادثه ناشی از قوة قهریه
مانعی موقت در اجرای تعهد پدید آورد، فقط معوق میماند. مانند بیماری
متعهدی که باید شخصاً تعهد را انجام دهد (مثال آن کار هنری است)
اگر مانع ناشی از قوة قهریة طبیعی باشد متعهد بدون تأدیه خسارت از اجرای
تعهد معاف است و اگر هر یک از طرفین قرارداد ملزم به اجرای تعهدی بودهاند،
طرف مقابل نیز از اجرای تعهد خود معاف است (اگر مبیع تلف شده باشد دیگر
نباید قیمت آنرا بپردازد) این اصل را به سه طریق تعدیل کرده اند؛ قرارداد
ممکن است در موردی که یکی از اصحاب قرارداد بر اثر وجود یکی از مصادیق قوة
قهریه امکان اجرای قرارداد از او سلب شود، قواعدی برای این کار پیشبینی
کند. طرفین قرارداد میتوانند شرط کنند در موردی که حادثهای پیش آید. که
حتی شرایط قوة قهریه را هم نداشته باشد از اجرای قرارداد معاف باشند ( قید
شرط اعتصاب در قراردادها بیش از پیش رواج یافته است) ولی میتوانند شرط
کنند (که البته این شر نادر است) که حوادث قوة قهریه نیز متعهد را از اجرای
تعهد معاف نمیکند.
هنگامی که به متعهد ابلاغ شده است که به تعهد خود وفا کند، دیگر این متعهد
نمیتواند به قوة قهریه برای معافیت خود از اجرای تعهد استناد کند چه وی
تا قبل از ابلاغ فرصت اینکار را داشته است و این ابلاغ در صورتی است که
قانون پس از انقضای مهلت قراردادی، برای طرح دعوی، ابلاغ به متعهد را برای
اجرای قرارداد لازم داشته باشد:
اگر متعهد قبل از حادثه که از مصادیق قوة قهریه است تقصیری کرده باشد که
موجب بروز این حادثه شود. دیگر نمیتواند به قوة قهریه استناد کند.
مثلاً اگر متصدی حمل و نقل، بدون مجوزی معتدل راه عادی خود را ترک کرده و
به راهی رفته که در آنجا دچار دزدان شده است، نمیتواند به علت آنکه بار او
را دزد زده است از مسئولیت خود را معاف کند.
اثر قوة قهریه در موارد مسئولیت قهری پیچیده تر است، اگر مدعی علیه ثابت
کند که قوة قهریه یگانه علت خسارت است کاملاً از تدارک خسارت معاف میشود و
این کار هم اشکالی پیش نمیآورد و تاجری که پیشخوان مغازة او را که کاملاً
محکم بوده، طوفان سخت از جا کنده است مسئول خسارت ناشی از تکههای شکسته
این پیشخوان نیست.
اگر فعل زیان آور ناشی از تفصیر باشد زیاندیده باید هم این تفصیر را ثابت
کند هم دلیل رابطه علیت میان این فعل و خسارت را بیاورد، مسلم است:
که مدعی مسئول قسمتی از خسارت است (مثلاً درختی در فاصلة معین کاشته نشده،
صاعقه آنرا شکسته و در ملک همسایه انداخته است) در اینجا زیاندیده بنا بر
اصل تضامن میتواند برای دریافت تمام خسارت به یکی از این دو علت رجوع کند
که در اینجا مرتکب تقصیر یکی از این دو علت است و اگر این مرتکب تقصیر از
شریک خود نمیتواند چیزی مطالبه کند دیگر به زیاندیده ارتباطی ندارد. ولی
اگر مسئولیت مدعی علیه ناشی از امارة مسئولیت باشد (مثلاً مستأجر کشتی است
که به خودی خود مسئول خسارتی است که غرق شدن کشتی او به وجود آورده است)
اگر ثابت کند. که قوة قهریه (طوفان) موجب ایجاد خسارت شده است باید این
دلیل برای معاف کردن او از مسئولیت کافی باشد. زیرا مسئولیت او در اینجا با
فرض قضایی در محاکم فرانسه عبارت از تلفیق این دو نظر است.
ب) فعل شخص ثالث یا فعل زیاندیده: مدعی علیه اگر ثابت کند که خسارت ناشی
از فعل شخص ثالث است، میتواند از مسئولیت خود را بری کند. مثلاً راننده
ثابت کند که چون طفل ناگهان به وسط خیابان آمده برای پرهیز از تصادف با طفل
به پیاده رو رفته و موجب خسارت شده است یا آنکه ثابت کند که خسارت ناشی از
خطای خود زیاندیده است. مثلاً عابر ناگهان به وسط خیابان آمده بدون آنکه
بسنجد که آیا میتواند بیخطر از خیابان بگذرد یا نه. در اینجا نیز همان
تفاوتی که در مورد قوة قهریه هست به میان میآید.
-
مسئولیت مدعی علیه مبتنی بر اثبات تقصیر است: اگر دخالت مدعی علیه در
ایجاد خسارت مسلم باشد، در این صورت او فقط میتواند شرکت دیگری یا خود
زیاندیده را در این مسئولیت با اثبات تقصیر او ثابت کند و این امر هم
منطقی است، چه تقصیر او مسلم است و برای شریک کردن دیگری در این تقصیر باید
از عهدة اثبات تقصیر او هم برآید. مثلاً زیاندیده با آنکه میدانسته مدعی
علیه است سوار خودرو او شده یا با وجود نهی راننده، دست خود را از پنجره
خودرو بیرون آورد، یا با بیاحتیاطی از عرض خیابان گذشته است.
اگر شخص ثالث مرتکب تقصیری شده است که با تقصیر مدعی علیه در ایجاد خسارت
شریک بوده است، مسئولیت این دو در مقابل زیاندیده تضامنی است. مسئولیت
مدنی در جرایم در حقوق فرانسه تضامنی است که در قراردادها مسئولیت به نسبت
سهم هر مسئول در ایجاد خسارت است.
و اگر هم تقصیر ناشی از خود زیاندیده باشد که باز هم مسئولیت تقسیم
میشود. مگر آنکه تقصیر زیاندیده به تنهایی علت خسارت باشد که در این صورت
دیگر ادعایی نمیتواند داشته باشد.
-
مسئولیت مدعی علیه به موجب اماره مسئولیت است: جایی که مسئولیت به موجب
اماره باشد، هیچ دلیلی جز همین فرض قانون بر وجود مسئولیت او نیست و در این
صورت فعل شخص ثالث با زیاندیده میتواند اثری مهم در رفع مسئولیت مدعی
علیه داشته باشد. اگر مسئول با اماره مسئولیت ثابت کند که فعل شخص ثالث یا
زیاندیده یگانه خسارت است در این صورت کاملاً از مسئولیت بری میشود بدیهی
است که مشخصات این فعل زیاندیده یا شخص ثالث باید به خوبی معلوم باشد و
معمولاً باید این فعل صفات قوة قهریه را داشته باشد. یعنی غیر قابل
پیشبینی و غیر قابل مقاومت باشد.
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : مسئولیت مدنی در حقوق ایران , مقالاتی در مورد مسئولیت مدنی در حقوق ایران , مطلب هایی در مورد مسئولیت مدنی در حقوق ایران , پروژهایی در مورد مسئولیت مدنی در حقوق ایران , مسئولیت مدنی , حقوق ایران
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۳ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 14 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 30
دلیل اینکه مدیران را مخاطب قرار داده ایم آن است که به نظر می رسد جوانه
هر گونه تغییر و تحول سازمانی باید در تفکر منطقی , باور داشتها و در عقل
سلیم مدیران , خاصه مدیران سطوح بالای سازمانهای دولتی و بخش خصوصی کشورمان
بارور شود . اگر بالاترین سطوح مدیریت یک سازمان با دانش روانشناسی و
کاربردهای وسیع آن در همه ابعاد حیات سازمانی آشنا نباشد , سرپرست واحد
کوچکتر سازمان نیزنمی تواند در تحلیل مشاغل و در آزمایش و انتخاب , آموزش ,
ارزشیابی و استفاده از نظامهای تشویق و تنبیه , افزایش سطح روحیه و
کارآمدی کارکنان تحت نظارت خود , از روشهای علمی شناخته شده استفاده کند .
قلمرو روانشناسی در کار :
روانشناسی که آن را به عنوان مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی موجود
زنده تعریف می کنیم . از دو جنبه علمی و عملی یا حرفه ای مورد توجه قرار می
گیرد . وقتی درباره تحقیقات روانشناسی و استفاده از روشهای علمی برای
شناخت رفتار آدمی صحبت می کنیم در این صورت با علم روانشناسی سروکار داریم و
هنگامی که درباره کاربرد یافته های روانشناسی در ابعاد گوناگون حیات
انسانی سخن می گوییم حرفه روانشناسی را مورد توجه قرار داده ایم . یک نفر
روانشناس حرفه ای نیز مانند یک فیزیکدان یا زیست شناس با کاربرد یافته های
علمی رشته تخصصی خود به منظور حل مشکلات عملی مردم سروکار دارد . در قلمرو
کاربرد روانشناسی در کار رفتار آدمی در رابطه با کار مورد مطالعه قرار می
گیرد و هدف اصلی روانشناس مطالعه و کاربرد آن دسته از اصول و یافته های
روانشناسی است که در رابطه بین انسان و کار او اثر می گذارد . به اعتقاد
بعضی از صاحب نظران , حیطه روانشناسی صنعتی از قلمرو روانشناسی در کار ,
محدودتر است . در مورد روانشناسی صنعتی رفتار آدمی در همه مراحل تولید ,
توزیع و مصرف کالاها و خدمات مورد مطالعه قرار می گیرد , بطور کلی می توان
گفت که :
در روانشناسی صنعتی با بررسی رفتار آدمی و کاربرد حقایق
روانشناسی در حل مسایل انسانی در سازمانها سروکار داریم . برای روانشناسی
صنعتی یافته های روانشناسی به صورت نظریه ها و روابط علّی بین محرک و
پاسخ مطرح است .
نکته مهم دیگر آنکه روانشناس از این یافته ها برای شناخت رفتار آدمی در
رابطه با کار و مسایل انسانی ناشی از کار استفاده می کند , بنابراین می
توان قلمرو روانشناسی کار را به عنوان مطالعه رفتار آدمی در آن جنبه از
حیات بدانیم که :
-
با کار پیوندی تنگاتنگ دارد و رفتار آدمی را در رابطه با آن تحت مطالعه و بررسی قرار می دهد .
-
برای به حداقل رساندن مشکلات انسانی در کار از قوانین و یافته های روانشناسی استفاده می کند .
در روانشناسی صنعتی کوشش اصلی آن روانشناس آن است که :
-
هر سازمان تولیدی یا خدماتی به تولید آن دسته از کالاها و خدمات بپردازد
که اولاً نیازهای معقول آدمی را تامین کند و ثانیاً در این راه رفاه جسمی و
ارزشهای شخصی و انسانی مردم نیز مورد توجه قرار گیرد .
-
کارآیی و خاصه اثر بخشی فعالیت کارکنان سازمانها در تولید و توزیع کالاها و خدمات افزایش یابد .
-
شرایطی فراهم شود تا کارکنان سازمانها با اعتقاد و علاقه به فعالیت بپردازند .
-
ارزشهای شخصی و انسانی کارکنان سازمانها همچنان محفوظ باقی بماند و
موجباتی فراهم گردد که ایمنی کارکنان در زمینه های سلامت جسمی و روانی
تامین شود .
-
بهداشت روانی کارکنان سازمانها با تمام ابعاد آن تامین می شود و رشد و
بالندگی شخصیت آنان همراه با افزایش کارآیی و اثر بخشی فعالیتشان مورد نظر
قرار گیرد .
-
مسایل انسانی در محیط کار حل شود و اگر بخواهیم واقع بینانه تر بیان کنیم مسایل و مشکلات انسانی در محیط کار به حداقل برسد .
کاربردهای کنونی روانشناسی در محیط کار :
موفقیت کنونی روانشناس صنعتی چنان است که در آن مطالعه درباره همبستگی ها و
کشف روابط علّی موجود بین متغیرهای مستقل ( درجه حرارت , نوع سرپرستی ,
رنگ و میزان سروصدای محیط کار , حقوق و دستمزد و …)
و متغیرهای وابسته ( روحیه کارکنان , اثر بخشی افراد و کـارآیـی سـازمـان )
مورد تایید می باشد . امروزه در رواشناسی صنعتی به پدیده هایی نظیر
تفاوتهای فردی , ساخت سازمانی , پاداش و دستمزد , ساخت گروهی در سازمان ,
نظام تنبیه و تشویق , طراحی وسایل کار , شرایط کار , روحیه کارکنان و نظایر
آن توجه دارد و پیش بینی می شود در آینده نیز توجه روانشناس صنعتی سازمانی
بجای عوامل منفرد به عمل متقابل رفتار آدمی و عوامل دیگری نظیر سازمان ,
شرایط کار , بهره وری , آدمکهای مصنوعی و نظایر آن معطوف شود .
زمینه های کاربرد روانشناسی در محیط کار :
وقتی روانشناس صنعتی یا در حیطه وسیعتر روانشناس علاقه مند به کاربرد
روانشناسی در محیط کار در یک سازمان تولیدی , آموزشی , خدماتی , بهداشتی ,
درمانی و نظایر آن به کار اشتغال دارد , باید از او انتظار ایفای وظایف
مقدور و متنوعی را داشت که برخی از آنها در زیر آورده شده است :
-
تجزیه و تحلیل مشاغل گوناگون یک سازمان که باید در آن از یکسو وظایف
متعدد و دقیق هر یک از مشاغل سازمان در همه سطوح سازمانی تامین شود و از
سوی دیگر تواناییها و استعدادها , مهارتهای عقلی و کلامی , نگرشها ,
خصوصیات جسمی , خلقی و شخصیتی لازم برای ایفای موفقیت آمیز وظایف هر یک از
مشاغل سازمان دقیقاً مشخص شود .
-
تهیـه و میزان کردن آزمونهای مختلف استخدامی ( آزمونهای هوش , استعداد ,
شخصیت و نظایر آن ) , آزمونهای عملی و فراهم آوردن امکاناتی که مدیریت
سازمان بتواند به سهولت از تخصص روانشناسی صنعتی سازمانی در انتخاب ,
استخدام , انتصاب و ارتقای کارکنان به نحو موثر و اثر بخش استفاده کند
.
-
اجرای آزمونهای گروهی و انفرادی ( هوش , استعداد و شخصیتها و آزمونهای
عملی ) و تهیه گزارش های دقیق و حرفه ای درباره نتایج حاصل از اجرای این
آزمونها و کمک به مدیریت سازمان به منظور انتخاب مناسبترین فرد موجود در
بازار کار برای تصدی هر شغل .
-
ترتیب دادن جلسات مصاحبه استخدامی , ارزشیابی و مشاوره ای و کاربرد
روشهای گوناگون مصاحبه به منظور ارزیابی صلاحیت های شغلی , ارتقاء سطح
مهارتها و توانایی های انسانی در محیط کار و نیز تشخیص اختلالهای رفتاری و
پریشانی های روانی کارکنان سازمان .
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : کاربردهای روانشناسی در محیط کار , مقالاتی در مورد کاربردهای روانشناسی در محیط کار , مطلب هایی در مورد کاربردهای روانشناسی در محیط کار , پروژهایی در مورد کاربردهای روانشناسی در محیط کار , کاربردهای روانشناسی , در محیط کار
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۲ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 216 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 183
گر چه سازمانها به شکلهای مختلف و بر پایه هدفهای گوناگون تأسیس و
سازماندهی میشود، اما بدون تردید تمامی آنها بر پایة تلاشهای روانی و
جسمانی نیروی انسانی که ارکان اصلی آن به حساب میآید، اداره و هدایت
میگردند. از این رو، زندگی افراد در جوامع نوین به شدت تحت نفوذ هستی و
رفتار سازمانها قرار دارد، و همین دلیل به تنهایی سعی در شناخت هر چه
بیشتر، بهتر و علمیتر ماهیت و روابط متقابل آنها و نیروی انسانی را توجیه و
ضروری میسازد (حیدر علی هومن، 1381)
یکی از هدفهای پیگیر روانشناسی بررسی ماهیت رفتار و روان است. به طور کلی
هر موجود زندهای جزء از راه شناخت رفتار و موقعیتهای مختلف شناخته
نمیشود. چون آدمی مخلوق انگیزهها، کششها و احساسهای هوشیار و امکانات
فطری خویش است و رفتارش هنگامی بهنجار است که موازنه یا تعادلی میان این
عوامل برقرار گردد. در واقع تن و روان چنان با هم ارتباط نزدیک دارند که هر
دگرگونی در یکی از آنها موجب دگرگونی در دیگری میشود. اکثر ناسازگاریهای
فکری، عاطفی و اخلاقی بر اثر همین ناراحتیهای روانی ایجاد میگردد.
رشد و تعالی یک جامعه در گرو تندرستی افراد آن جامعه است و شناسایی عوامل
تعیین کننده و مرتبط با آن در جهت سیاستگذاری و برنامهریزی در سطوح خرد و
کلان جامعه نقش مهمی ایفا میکند. تأمین سلامتی افراد جامعه از دیدگاه سه
بعدی جسمی، روانی و اجتماعی از مسائل اساسی هر کشوری محسوب میشود.
در این میان به دلیل شیوع بالا و اثرات مخرب بسیار شدید و طولانی اختلالات
روانی به خصوص در کشورهای در حال توسعه، لزوم پرداختن به موضوع سلامت روان
از اهمیت ویژه برخوردار است. ضرورت توجه به مسائل روانی با پیشرفت و توسعه
تکنولوژی و زندگی ماشینی بیشتر نمود پیدا میکند.
از طرفی طبیعت زندگی انسان با انواع فشارهای روانی مانند محرومیتها،
شکستها، کمبودها، حوادث و فجایع طبیعی و غیرطبیعی آمیخته است اما آنچه
سلامت روانی و جسمانی او را در معرض خطر قرار میدهد شیوه مقابله با این
عوامل است. حال اگر بتوان عواملی را که میتواند بر سلامت روانی تأثیرگذار
بوده- چه مثبت، چه منفی - مورد شناسایی قرار داد، زمینهها و عوامل مناسب
را گسترش داده و عوامل آسیبزا را کاهش دهیم، میتوان امیدوار بود که
جامعهای با افرادی کارآمد، سرزنده، پویا و سرشار از امید داشته باشیم.
از سوی دیگر، یکی از عمدهترین و شاید جنجال برانگیزترین (ناگی، 1996)
مفاهیمی که از یک طرف تلاشهای نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف
ساخته، و از طرف دگر در تمامی سطوح مدیریت و منابع نیروی انسانی سازمانها
اهمیت زیادی پیدا کرده، رضایت شغلی است.
این اهمیت از یک سو به دلیل نقشی است که این سازه در پیشرفت و بهبود
سازمان و نیز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و از دگر سو، به علت آن است که
رضایت شغلی علاوه بر تعاریف و مفهوم پردازیهای متعدد و گاه پیچیده، محل
تلاقی و نیز سازه مشترک بسیاری از حوزههای علمی مانند آموزش و پرورش،
روانشناسی، مدیریت، جامعهشناسی، اقتصاد و حتی سیاست بوده است. (لاوسون و
شن، 1998، به نقل از هومن، 1381).
رضایت شغلی خود تعیین کنده بسیاری از متغیرهای سازمانی است مطالعات متعدد
نشان داده است رضایت شغلی از عوامل مهم افزایش بهرهوری، دلسوزی کارکنان
نسبت به سازمان ، تعلق و دلبستگی آنان به محیط کار و افزایش کمیت و کیفیت
کار، برقراری روابط خوب و انسانی در محل کار، ایجاد ارتباطات صحیح، بالا
بردن روحیه، عشق و علاقه به کار است. تردید نیست که هر سازمان خود یک
ارگانیسم منحصر به فرد است و نخستین عامل آن، انسان و توجه به کارکنان است.
(هومن، 1381)
سلامت عمومی و رضایت شغلی دو عامل بسیار مهم در هر سازمانی است. توجه به
سلامت روانی افراد و رضایت شغلی آنها به عنوان یکی از ارکان پیشرفت جوامع
انسانی و عامل حفظ پویایی افراد باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
اما اینکه چگونه میتوان این امر مهم را به مرحله اجرا درآورد و این دو
عامل مهم را در حد مطلوب در سازمانها برقرار نمود، کاری بسیار دشوار و
وظیفهای است بس خطیر که نیاز به تجربه، امکانات، تدابیر خاص و شاید از همه
مهمتر ابزاری علمی و معتبر دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی سلامت عمومی و
رضایت شغلی در کارشناسان مرکز بهمن موتور اجرا گردیده است.
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی کارشناسان شرکت بهمن موتور , مقالاتی در مورد بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی کارشناسان شرکت بهمن موتور , مطلب هایی در مورد بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی کارشناسان شرکت بهمن موتور , پروژهایی در مورد بررسی سلامت عمومی و رضایت شغلی کارشناسان شرکت بهمن موتور , بررسی سلامت عمومی , رضایت شغلی , کارشناسان شرکت , بهمن موتور
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۲ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 59 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 92
ضرب و شتم زنان در عین ارزش تلقی شدن در جوامع متداولترین شکل خشونت
فیزیکی ، خشونت روانی ، خشونت اجتماعی ، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی ،
برداشتهای خشونت آمیز نسبت به زن بازتابی است از ارزشها و عقاید اعضا
اجتماع که اغلب چندین نسل را در بر می گیرد . و محصول سنتها ، آداب و رسوم :
عقاید مذهبی ، قوانین حقوقی و به عبارتی دیگر محصول فرهنگ جامعه است . از
عواملی که تبیینهای خشونت مردانه مورد توجه قرار گرفته است . اقتصاد ،
مذهب ، خانواده عوامل شخصی بیولوژیکی می باشد .
الگوهای فرهنگی تاریخی نه تنها خشونت مردان را تحریم نکرده بلکه آن را
تشویق نموده است هر چه از نظر فرهنگی خشونت پذیرفته تر باشد و مورد تشویق
قرار گیرد در نتیجه این نگرش در مردان برای اعمال خشونت تقویت می شود و
نتیجه آن اعمال خشونت توسط مردان در انواع گوناگون علیه زنان می باشد . تا
زمانی که فرهنگ جامعه تغییر نکند و نگرش مردان نسبت بر خشونت علیه زنان
تغییر نکند پدیدة خشونت علیه زنان ادامه خواهد داشت .
متأسفانه در جامعه کنونی ما هنوز خشونت علیه زنان به وسیلة آداب و رسوم ،
نگرشهای سنتی و تفاسیر مذهبی توجیه می شود تا حد زیادی این واقعیت پنهان
نگه داشته می شود . حتی خود زنان نیز بر اثر فشارهای سنتی هزاران ساله این
واقعیت را به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر خود پذیرفته اند و برای بسیاری از
زنان این مسئله عادی تقلی می شود .
بنابراین در درجة اول باید فرهنگ ما تغییر کند و بالتبع آن نگرش افراد نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کند .
در این تحقیق به این سؤال پرداخته شده است که نگرش مردان معلم شاغل شهر تویسرکان نسبت به خشونت علیه زنان چگونه است ؟
بیان مسئله
پدیدة خشونت علیه زنان در خانواده بخشی از مجموعه عناصری است که در جامعه
شناسی تحت عنوان رویة تاریک زندگی خانوادگی مورد بحث قرار می گیرد . از
واژه تاریک دو مفهوم مستفاد می شود . اول مجموعه عناصری نامطلوب در این
نهاد بنیادی جامعة بشری که در مقابل مزایای بی شمار خانواده قرار می گیرند و
متأسفانه آنها نیز بی شمارند ، به همین علت یک رویة سکّة درخشان خانواده
را تاریک می کنند . مواردی چون تبعیضهای ناشی از جنسیت بالحاظ کردن جنبه
های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، فرهنگی ، اجتماعی شامل بی مهری ، پیمان شکنی ،
مشاجرات مزمن ، اعمال خشونت به طرق مختلف من جمله ضرب و شتم فیزیکی زنان
در این زمره اند . مفهوم دوم واژة تاریک در سایه قرار گرفتن و دور از دید
واقع شدن این پدیده های نامطلوب است . به طور نسبی از خانواده به عنوان
حریم مقدس و کانون گرم یاد می شود که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی بشر
است و شاید به سبب همین ویژگیها « حرمت و تقدس » جنبه های آزار دهندة آن در
مقایسه با دیگر معضلات بشری کمتر بیان شده است و در نتیجه کمتر مورد بحث
قرار گرفته است .
عوامل گوناگون به خشونت علیه زنان دامن می زند .
بسیاری از بدرفتاریها نه برای مردان و نه برای زنان و نه حتی برای قانون
گذاران ، بدرفتاری محسوب نمی شود . بلکه حق مرد بر زن به حساب می آید . از
جمله اجازه کار زن و تحصیل و ازدواج بیرون رفتن از خانه و …
که چنین نگرشی از عوامل موثر در گسترش بدرفتاری و خشونت علیه زنان می باشد
. چرا که بر اساس چنین نگرشی مرد حق دارد که مانع از کار تحصیل رفت و آمد
زن با سایرین شود و زن حق مخالفت با مرد را ندارد چرا که تصمیم گیرنده اصلی
مرد خانواده ا ست . هر چه او بگوید باید اجرا شود و اگر به حرفهایش گوش
داده نشود و از اوامر او سرپیچی شود مرد حق دارد اعمال خشونت کند . و هیچ
کس او را از این کار منع نمی کند چرا که از دید دیگران زن مقصر است . زن
باعث عصبانیت شوهر شده و مجازات او اشکالی ندارد . چنین نگرشی در طی قرنها
به مردان اجازه داده است که بر سونوشت زن حاکم باشند و اگر زن خلاف ارادة
او رفتار کرد مستحق کتک است و باید آن را متحمل کند و دم بر نیاورد و
آبروی شوهر را حفظ کند و به حرفهای شوهر اگر چه ظالمانه باشد گوش دهد .
تقویت نگرشهای سوختن و ساختن و تقبیح مقابله زن با شرایط تحمیلی زندگی و
نافرمانی در برابر مرد باعث افزایش قدرت مرد و تشویق و تأیید او برای اعمال
خشونت می باشد که ریشه این نگرشها را باید در فرهنگ جامعه جستجو کرد .
فرهنگها از جمله عواملی هستند که در تقویت این نگرشها مؤثرند .
در این تحقیق به بررسی نگرش مردان نسبت به خشونت علیه زنان پرداخته شده
است تا مشخص شود که آیا نگرش مردان جامعه آماری ( معلمان ) نگرشی خشونت
آمیز است یا خیر . به این دلیل جامعه آماری معلمان را در نظر گرفته ایم چرا
که معلّمان قشر تحصیل کرده جامعه می باشند و انتظار می رود که نگرش آنان
نسبت به خشونت نگرشی منفی باشد یا دست کم نگرشی معتدل باشد .
اهمیت موضوع
از آنجا که خانواده هسته اصلی تشکیل دهندة جامعه می باشد و از آنجائی که
سلامت و بقاء جامعه بستگی به سلامت و بقاء خانواده دارد . پس محیط خانواده
باید محیطی سالم و عاری از خشونت نسبت به زنان و کودکان باشد چرا که زنان
پایه و بقای زندگی خانوادگی می باشند و آسیب رساندن به آنان به معنای تقویت
پایة خانواده و بالتبع جامعه خواهد بود خشونت نسبت به زنان ناشی از
نگرشهای سنتی و اقتدار گرایانه می باشد و تا زمانی که این پدیده ناشناخته
باشد نمی توان به حل خشونت علیه زنان کمک کرد . شناخت و آگاهی نسبت به نگرش
مردان دربارة خشونت علیه زنان به ما کمک می کند که بفهمیم که آیا هنوز
جامعه ما فرهنگ ما ساختار اقتصادی و آموزش و پرورش ما این نگرش را در مردان
تقویت می کنند و تأیید می کنند یا این نگرش را تعدیل
کرده اند .
هدف از انجام تحقیق
شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان
فایدة عملی تحقیق
آگاهی از نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان به ما تصویری از نگرش فرهنگی
حاکم بر جامعه می دهد که در واقع نگرش حاصل اعتقادات و ارزشها ، آداب و
رسوم و عرفهایی هستند از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند . بنابراین با
شناخت نگرش مردان در جهت ارائه الگوهای جدید فرهنگی به ایجاد نگرشهای مثبت
نسبت به زنان و از بین بردن پدیدة خشونت می توان کمک کرد .
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان , مقالاتی درمورد شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان , مطلب هایی در مورد شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان , پروژهایی در مورد شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان , شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان , در مورد خشونت علیه زنان , نگرش مردان , خشونت , زنان
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۱ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 32 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 44
و در نتیجه بسیاری از اصطلاحها و واژه های رایج در علوم دیگر چون زیست
شناسی ، علوم پزشکی ، زمین شناسی و مانند ان در جامعه شناسی نیز به کار
گرفته شد که از جمله می توان” آسیب شناسی اجتماعی” را نام برد .
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی
هدفها و مقاصد آسیب شناسی اجتماعی را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد :
-
مطالعه و شناخت آسیب های اجتماعی و علل و انگیزه های پیدایی آنها ، زیرا
تشخیص درست دردها ، نخستین شرط چاره جویی و بیش از نیمی از درمان است ، درد
تشخیص نا داده را درمان نتوان کرد . بی شک هرگونه ساختن بدون شناختن ، تیر
در تاریکی رها کردن است .
-
پیشگیری از وقوع انحرافات اجتماعی و جرم در جامعه به منظور بهسازی محیط
زندگی جمعی و خانوادگی . ازآنجا که پیشگیری همواره ساده تر ، علمی تر و کم
هزینه تر از درمان است ، دارای اهمیت بسیار می باشد .
-
درمان کجروان اجتماعی با بکار گیری روشهای علمی و استفاده از شیوه های مناسب برای قطع ریشه ها و انگیزه های این کجرویها .
-
تداوم درمان برای پیشگیری و جلوگیری از بازگشت مجدد انحرافات اجتماعی وم بررسی شیوه های باز پذیری اجتماعی کجروان .
در واقع ، آسیب شناسی اجتماعی خاستگاه اختلالها ، بی نظمی ها و نا
بسامانیهای اجتماعی است . اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود ، کجروی
پدید می آید و رفتار آسیب می بیند . مطالعه علمی این گونه نابسامانیها و
ناسازیها را در جامعه انسانی آسیب شناسی اجتماعی می گویند .
فرهنگ
انسانها به کمک نیروی اندیشه ، بر خلاف دیگر جانداران خود را از تسلیم و
وابستگی بی قید و شرط به طبیعت برهانند و برای مبارزه و تسلط بر آن ، راهها
و روشها ومسایلی را اختراع کنند که به مجموعه آنها ”فرهنگ ” گویند .
فرهنگ مجموعه پاسخهای انسان به پرسشها و نیازهای گوناگون ناشی از ضروریات
زندگی در طبیعت و در جامعه است . تایلورفرهنگ را حاصل رفتار و کردار
انسانهایی می داند که دار جامعه زندگی می کنند . به بیان دیگر ، فرهنگ شیوه
کلی زندگی در هر جامعه است .
از آنجا که فرهنگ ، قوام دهنده و نظام بخش کارکردها و ساختارهای اجتماعی
است و رفتار هر یک از افراد جامعه از آن تاثیر می پذیرد ، بنابراین
باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد تا از آن بتوان به تبیین رفتار فردی و
گروهی در جامعه پرداخت .
ویژگیهای فرهنگ
فرهنگ دارای ویژگیهایی چند است :
-
انتقال پذیری : یعنی فرهنگ فرایندی است که از طریق
آموزش از نسلی به نسل بعدی انتقال می یابد ، ادامه پیدا می کند و دگرگون می
شود . فرهنگ با انتقال تجربه ها ، الگوها و قالبهای رفتاری را در ذهن
افراد جامعه ، حک می کند و زمانی این قالبها حک شد ، آثار تجربه ها ، عمیق و
مداوم و مستعمر می شوند . فرایند حک کردن ، از طریق جامعه پذیری ، فرهنگ
پذیری و یاد گیری انجام می شود .
-
آموختنی : فرهنگ را می توان به عنوان مجموع ویژگیهای
رفتاری و اکتسابی افراد یک جامعه تعریف کرد . واژه تعیین کننده در این
تعریف ، همان واژه اکتسابی است که فرهنگ را از رفتاری که نتیجه وراثت زیست
شناختی است ، متمایز می سازد
-
همگانی : بدین معنی که فرهنگ دستاورد فردی نیست ، بلکه مجموعه ای از افراد در پیدایی آن شریک و سهیمند
-
وسیله ای برای کنترل و نظم اجتماعی : از آنجا که افراد ،
شیوه های رفتاری و الگوهای فرهنگی جامعه را چه به صورت سطحی ( جامعه پذیری
) و چه به صورت عمقی ( فرهنگ پذیری ) یاد می گیرند ، فرهنگ وسیله ای است
که رفتار و تمایلات و کردار آنان را یکنواخت می کند و از طریق مجازاتهایی
که اعمال می کند ، باعث کنترل و ایجاد نظم در جامعه می شود . فرهنگ پذیری
وقتی در شرایط استعماری – هنگامی که یک فرهنگ مورد تهاجم واقع می شود و فرهنگ غالب سعی در انهدام ارزشهای اجتماعی و رد حیات سنتی داشته باشد –
( فرهنگ زدایی ) قرار بگیرد ، آسیب شناختی به خود می گیرد . ویلیام ریورس
(1922) می نویسد : در اثر تضاد میان فرهنگ غربی ( فرهنگ غالب ) و فرهنگ
بومی در برخی از قبایلی که در حالت بدوی زندگی می کنند ( فرهنگ مغلوب ) ، ”
لذت زندگی از میان رفته است ” . به این اعتبار ” فرهنگ زدایی ” که بر اثر
آن فرد فاقد هنجارهای قابل استناد برای رفتار خویش می گردد ، منجر به بروز
برخی ناسازیها و دشواریهای اجتماعی مانند : الکلیسم ، اعتیاد به مواد مخدر ،
رشد فحشا ، افزایش جرمهای مختلف ، خود کشی و مانند آن خواهد شد .
ضربه فرهنگی:
هنگامی که یک فرد در یک محیط فرهنگی بیگانه و در میان مردمی قرار می گیرد
که در باورهای بنیادی آنها سهیم نیست ، دچار ضربه فرهنگی می شود ( کوئن
،1370 : 43). مثلا اگر یک ایرانی را به جزیره دور افتاده ای در اقیانوس
آرام در میان قبیله ای ببرند ، جایی که شکار انسان برای آنها امری معمولی
است ، به درستی دچار ضربه فرهنگی می شود ، زیرا زندگی این قبایل با شیوه
زندگی او بسیار متفاوت است .
عناصر اساسی فرهنگ
مفهوم وسیع و گسترده فرهنگ که شیوه های کلی زندگی مردم در هر جامعه است ،
به طور مشخص از اجزا و عناصر متفاوتی که در عین حال به هم مربوطند ، تشکیل
شده است . ما در اینجا برای روشنتر شدن موضوع به دو بخش مهم فرهنگ – ارزشها و هنجارها – اشاره می کنیم .
هنجارهای اجتماعی
هنجارهای اجتماعی ، شیوه های رفتاری معینی هستند که بر اساس ارزشهای
اجتماعی جامعه شکل می گیرند و با رعایت آنهاست که جامعه نظام پیدا می کند .
در اصطلاح جامعه شناسی هنجارها را ”الگوهای استاندارد شده رفتار و کردار”
می گویند ، این الگوها نشان دهنده رفتار ایده آل یا مطلوب افرادجامعه است.
مقررات رسمی ، قوانین ، احکام فقهی و شرعی ، آداب و رسوم ، شیوه های قومی و
نظایر آن از جمله هنجارهای جامعه به شمار می روند .
هنجارهای اجتماعی راهنماهای آشکاری هستند که به یک مردم جامعه می گویند
چگونه باید در شرایط خاص رفتار کنند . در واقع ، هنجارهای اجتماعی تعیین می
کنند چه باید بگوید و از گفتن چه چیزهایی اجتناب ورزد . باید چگونه
بیندیشد و چگونه رفتار کند ، چه اعمالی را انجام دهد و از انجام کدام اعمال
دوری گزیند و به همین دلیل هر کس می کوشد تا رفتار خود را با هنجارهای
اجتماعی سازگار کند تا جامعه او را به عضویت خود بپذیرد . بنابراین ،
هنجارهای اجتماعی برای اعضای جامعه مشخص می سازند که در یک موقعیت اجتماعی
چه نوع رفتاری را باید در پیش گیرند و از چه نوع رفتار پرهیز کنند . به
عنوان مثال : هنجارهای ممنوع ، عملی را که فرد مجاز به انجام آنها نیست
مشخص می کند . مثلا” به فرد گفته می شود که دزدی ، آدمکشی و وارد آوردن
خسارات مالی و جانی به دیگران اجتناب کند و هنجارهای مجاز ، رفتارهایی را
مشخص می کند که از فرد انتظار می رود در موقعیت معین ، آن را انجام دهد ،
مثلا از فرد انتظار می رود که به موقع مالیات خود را بپردازد ، قوانین
راهنمایی و رانندگی را رعایت کند و لباس مناسبی بپوشد .
انواع هنجارها
پاره ای از مهمترین هنجارهای اجتماعی را می توان به شرح زیر گروهبندی کرد :
1.هنجارهای دینی : هنجارهای دینی معلول آموزش دینی هر
جامعه مفروض است . برای مثال ، فقه و شرع مقدس اسلام که ازتعالیم دینی
اسلام سرچشمه گرفته است ، در طول قرنها به وسیله مجتهدان و اندیشمندان دینی
تنظیم تدوین شده و تنها مرجع داوری در کارها و مهمترین هنجارها در ایران
است .
آسیب شناسی را باید با توجه به هنجارهای دینی مطالعه کرد : زیرا با
پژوهشهایی که به عمل آمده است ، بین نوع آسیبهای اجتماعی و باور های دینی
رابطه نزدیک وجود دارد . مثلا معلوم شده است که نرخ خودکشی در کشور های
اسلامی بسیار کمتر از دیگر کشور ها است ، زیرا خود کشی در این دین تحریم
شده است .
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : آسیب شناسی اجتماعی , مقالتی در مورد آسیب شناسی اجتماعی , پروژهایی در مورد آسیب شناسی اجتماعی , مطلب هایی در مورد آسیب شناسی اجتماعی , آسیب شناسی , اجتماعی
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۱ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 12 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 18
اختلالات گویایی نتیجه ای است از نقص شنوایی ، البته بجز در مواردی که
اختلالی در دستگاه صوتی فرد بوجود می آید . دانش آموزان نا شنوا نه تنها
ازنظر رشد عمومی ضعیف هستند بلکه در طول زندگی از نظر مهارت های برقراری
ارتباط زبانی ، مانند درک مفاهیم و معانی کلمات ، صحبت کردن ، خواندن و
نوشتن همواره دچار اشکال عمده و کندی قابل ملاحظه ای هستند . از آنجایی که
زبان عامل مهمی است در بر قراری روابط اجتماعی و آموزش و یاد گیری علوم
مختلف ، بدیهی است که مشکل دانش آموزان نا شنوا به مراتب بیشتر از صرف نقص
حس شنوایی است . البته کودکانی که بطور موقت شنوایی خود را از دست می دهند و
یا آنانی که با استفاده از وسایل کمک شنوایی از قبیل سمعک نقص شنوایی خود
را جبران می نمایند ، چندان نیاز به معلم و آموزش وپرورش استثنایی ندارند .
لازم است اولیای چنین کودکانی به شیوه ای مطلوب راهنمایی شوند تا از
مراقبت های لازم پزشکی و خدمات سنجش شنوایی و غیره بهرمند گردند . در هر
حال در کلاس درسنیز باید تسهیلات ضروری جهت سازگاری هر چه بیشتر دانش آموز
فراهم گردد . معمولا درحدود 5 در صد از کل کودکان سنین مدرسه رو در مقایسه
با دیگر کودکان به نحوی دارای درجاتی از نارسایی های شنوایی هستند ، از این
گروه 5 در صد ، در هر ده نفر یک یا دو نفر می بایست تحت پوشش آموزش وپرورش
استثنایی قرار گیرند . در برنامه های آموزشی وپرورشی و درمانی دانش آموزان
نا شنوا، همکاری های همه جانبه مسئولان ومتخصصان مختلف از جمله اولیاء
،پزشکان ، روانپزشکان و معلمان ویژه گفتار درمانی و . . . ضروری است .
تعریف نا شنوایی
تا کنون تعریف دقیق و جامع و مانع و قابل قبول برای کلیه مراجع ذیصلاحاز
ناشنوایی ارائه نگردیده است . علت فقدان چنین تعریفی از این بابت است که
ناشنوایی تا حدود زیادی یک امر فردی است . به عبارت ، دیگر سن وقوع
ناشنوایی علت ناشنوایی ، نوع ناشنوایی و میزان و درجه اختلال شنوایی از
جمله عوامل بسیار مهمی در تعریف ناشنوایی و افراد ناشنوا محسوب گشته و نقش
فوق العاده در برنامه ریزی های آموزشی دارند . در واقع برای آنکه از عهده
یک برنامه ریزی صحیح و مناسب برای گروهی از دانش آموزان بخوبی فائق آئیم ،
لاجرم می بایست فرد فرد آنان را به طور جداگانه و کامل مورد ارزیابی قرار
دهیم . به عنوان مثال دانش آموزی که از زمان تولد و یا قبل از سنین سخن
گفتن ناشنواست و کمترین تجربه زبانی ندارد با دیگر دانش آموزی که پس از
آنکه مدتها می گوید و می شنود و مهارتهای زبانی را به طور طبیعی کسب می
نماید و آنگاه دچار نقص شنوایی می گردد کاملا با هم متفاوت بوده و این
تفاوت در برنامه ریزی های آموزشی آنان فوق العاده دخیل است . اما به طور
کلی می توان گفت که افراد ناشنوا کسانی هستند که از حس شنوایی خود در زندگی
بهره ای نمی گیرند و افراد نیمه شنوا کسانی هستند که با آنکه حس شنوایی
آنان دارای اختلالاتی می باشند ولی در هر حال با سمعک و یا بدون سمعک تا
حدودی می تواند از این حس استفاده کنند .
کودکان و دانش آموزان نیمه شنوا به دلیل آنکه نارسایی شنوایی آنان با
درجات مختلفی ( از تخفیف تا شدید )می باشد معمولا قادرند با استفاده ویا
بدون استفاده از وسایل کمک شنوایی از زبان بهرمند گردند واز طریق شنوایی
قادر به صحبت کردن هم باشند اما در مقابل دانش آموزی که کاملا ناشنواست با
بهترین وسایل کمک آموزشی نیز قادر به توسعه زبان و مکالمه و صحبت کردن بطور
همزنان نخواهد بود .
در هر حال افراد ناشنوا قادرند بیاموزند که صحبت کنند .
علل وانواع ناشنوایی
دانستن علل ناشنوایی و انواع مختلف آن از این جهت اهمیت دارد که ممکن
است در امر آموزش و درمان و توانبخشی بعضی از کودکان و دانش آموزان ناشنوا
مفید فایده واقع گردد .
اختلالات شنوایی ممکن است مربوط به گوش خارجی یا گوش میانی و یا گوش داخلی
باشد اختلال شنوایی را ممکن است از نظر شدت وضعف به ناشنوایی کامل ، نیمه
شنوایی وسخت شنوایی تقسیم نمود . به طور کلی اختلالات شنوایی را می توان به
دو گروه عمده بشرح زیر تقسیم نمود که هر یک به گروه کوچکتر قابل تقسیم است
و برای هر گروه علل مختلفی ممکن است سبب اختلال ناشنوایی باشد .
1- ناشنوایی انتقالی
در این نوع از اختلال شنوایی ، گوش میانی که مسئولیت انتقال صدا می باشد
معیوب است . معمولا این نوع ناشنوایی مطلق نیست و فقط شخص قسمتی از شنوایی
خود را از دست می دهد . علل آن ممکن است بیماریهای مجرای گوش ، بیماریهای
پرده صماخ ،بیماریهای گوش میانی ، ضربه ها وامثال آن باشد .
2- ناشنوایی ادراکی یا عصبی
این نوع ناشنوایی مربوط به گوش داخلی وسلول های شنوایی است . به نحوی که
سلول حسی از ادراک و احساس صدا عاجز است . این نوع نقص شنوایی ارثی و یا
مادرزادی است . علل عمده آن عبارتند از : سیفلیس ارثی ، همخونی ،سرخجه
،الکلیسم ، سل ، بد شکلی اعضای شنوایی ، صدمات وجراحات دوران جنینی ، تولد
نارس مسمومیت های مادر در هنگام بارداری ویا استعمال برخی داروهای مضر در
زمان بارداری . و یا اکتسابی است که علل آن عبارت است از : صدمات وارد بر
کودک در هنگام تولد ، صدمات وجراحات بعد از تولد ، عفونت های موضعی ، مثل
ورم گوش ، عفونت های عمومی مانند منژیت و مسمومیت های بخصوص با اکسید دو
کربن . همچنین در موارد بسیار نادر ناشنوایی آمیخته ( انتقالی و عصبی ) در
اثر بیماری های توام گوش میانی وگوش داخلی عارض می گردد .
ازنظر پزشکی ، امکانات درمانی ، با روشهای جراحی و غیره عمدتا برای معالجه
وبهبود ناشنوایی های انتقالی بیشتر است اما در قالب موارد تا کنون ، پزشکی
بویژه در مورد ناشنوایی عصبی و ادراکی موفقییت چندانی نداشته است . تعبیه
وتنظیم لوازم کمک شنوایی مانند گوشی های مخصوص برای ناشنوایی های عصبی و
ادراکی بسیار مشکل تر ازناشنوایی های انتقالی .
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : آشنایی با کودکان ناشنوا و نیمه شنوا , مقالاتی در مورد آشنایی با کودکان ناشنوا و نیمه شنوا , پروژهایی در مورد آشنایی با کودکان ناشنوا و نیمه شنوا , مطلب هایی درمورد آشنایی با کودکان ناشنوا و نیمه شنوا , آشنایی با کودکان , ناشنوا , نیمه شنوا
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۰ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 11 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 20
از سوی دیگر زندگی اجتماعی انسان با پدیدههای اجتماعی نمود مییابد.
پدیدههای اجتماعی در واقع واقعیتهایی هستند که جزء ذاتی زندگی اجتماعی
بشر میباشند. حال اگر برخی از این پدیدهها در وضعیتی قرار گیرند که از
سوی جامعه، منفی تلقی شوند، ممکن است که در حیات مطلوب اجتماعی اثر نامناسب
گذارده و یا آن را تهدید نمایند. اما باید دانست که تلقی منفی از یک پدیده
اجتماعی در همه جوامع یکسان نیست و شاید معدودی از این پدیدهها را بتوان
یافت که وجود آنها در تمام یا اغلب جوامع همراه با تلقی منفی باشد. همچنین
در یک جامعه خاص نیز تشخیص مثبت یا منفی بودن یک پدیده در میان گروهها یا
افراد مختلف، لزوماً یکسان نمیباشد. در این میان تلقی رهبران سیاسی جامعه،
فراتر از یک تلقی فردی بوده و به مقدار زیادی در روند حیات جامعه تأثیر
دارد.
اعتیاد به مواد مخدر یکی از مسائل مبتلا به امروز جهان است. پدیدهای است
که بیش از پیش نسل امروز و فردا را تهدید به نابودی میکند و این امر
تقریباً درد جدیدی است، روزی نیست که سمینارها و کنفرانسهایی با شرکت
عدهای صاحب نظران دنیا در زمینههای جرم شناسی، روان شناسی، جامعه شناسی و…
تشکیل نگردد و در پی از بین بردن این درد بیدرمان نباشند. ولی از آنجا که
در فکر شناخت زمینههای اعتیاد بر نمیآیند غالباً طرق درمان پیشنهادی
آنان نیز چاره درد نمیکند. این است که میبینیم هر روز بر تعداد معتادین
چه در ایران و چه در جهان افزوده میگردد.
بیان مسئله
مصرف مواد مخدر همچون خشخاش، هروئین، تریاک، ماری جوانا و …
تا حدودی بهتر از دیگر انواع انحرافات نشان میدهد که تا چه حدی هر جامعه،
برحسب زمان، مکان، جنس، سن، قوم، قبیله و طبقه مسائل جامعوی را تعریف و
ارزشگذاری میکند.
امروزه مصرف این مواد و امثال آن، آثار مخرب اعتیاد و قاچاق انواع مواد
مخدر بر ساختار سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع آسیب رسانده و نه
تنها بصورت یک تهدید ملی بلکه فراتر از مرزهای ملی بصورت یک مسئله پیچیده
جهانی در آمده که شعاع مضرات و اثرات زیانبار آن گریبانگیر کشورهای
بیشماری شده است که شدت و وسعت این بحران که از گذشتههای دور بر جامعه
جهانی سایر افکنده برحدی که علاوه بر مسئوولین کشورهای توجه بسیاری از
صاحبنظران و کارشناسان مسائل علوم اجتماعی را نیز به خود معطوف نموده و علی
رغم رویکردهای جامع و تمهیدات اتخاذ شده در حل و کاهش این معضل در سطح
ملی، منطقهای و جهانی، هر روز عملاً شاهد وخامت بیشتر اوضاع و تشدید این
مسئله مهم میباشیم.
اما اینکه چرا و چگونه اعتیاد بر مواد مخدر به عنوان مسأله تلقی میشود،
بیشتر مربوط به نظر افراد و تجربه شخصی آنان است. چرا که در سالهای اخیر
تعداد فزایندهای از مدم عام شهرها طرز تلقی بامدار او اغماضی را
پذیرفتهاند و معتقد شدهاند که این قوانین هستند که مواد مخدر را خطرناک
جلوه میدهند و در نتیجه مسائل مربوطه را نیز پدید میآورند. با این وجود
در جامعه ما بسیاری از مواد مسأله ساز تلقی میشوند زیرا که اغلب آنها،
افراد را ناکار میسازند و توانائی آنان را برای ساماندهی امور خویش، اداره
زندگی شخصی و خانوادگی دچار اختلال میکنند.
و این مسئله بدان علت است که با مصرف این مواد، فرد معتاد حرمت ارزش های
اخلاقی و جر هنجارهای جامعوی را پاس ندارند و در نتیجه قوانین را زیر پا
گذارند و با پرخاش موجبات آزار دیگران را فراهم آورده و در نهایت دست
بجرایم و جنایات آشکار یا پنهان مالی یا جانی بزنند.
اگر این واقعیت را بپذیریم که انسان موجودی است اجتماعی و ساخته پرداخته
بنیادهای فرهنگی، اقتصادی و روابط و مناسبات اجتماعی جامعهای که در آن
پرورش یافته، پس ناچار باید این به این حقیقت که پدیدههای ناهنجاری همچون،
دزدی، روسپیگری، اعتیاد و … نیز ناشی از مناسبات و
روابط حاکم در درون یک جامعه است. به این ترتیب مشخص میشود که اعتیاد نه
یک بیماری شخصی. بلکه یک عارضه اجتماعی است. به عبارت دیگر باید در کنار
مسائل تاریخی و سیاسی گرایش به اعتیاد ـ که البته از اهمیت ویژهای
برخوردار است ـ به جنبههای اجتماعی و فرهنگی آن نیز توجه کافی مبذول
نمائیم و سادهانگاری مسئله را تنها در روابط با معتاد و خصوصیات شخصی و
روانی آن ملاحظه کنیم. چرا که اعتیاد یک مشکل اجتماعی است و باید در عمق
جامعه ریشهیابی شود.
معمولاً واکنش اجتماعی مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت
بوده و متأسفانه باید به این حقیقت تلخ اعتراف نمود که اعتیاد را بیشتر یک
مسئله شخصی و فردی میدانند نه اجتماعی و این در حالی است که اعتیاد یک
مسئله اجتماعی است و نه شخصی. ما هنوز هم در دورهای هستیم که تصویر یک
«معتاد محکوم است»، «مغعتاد مظنون است» و … در
جامعه ما بدون اینکه بیان کرده باشند رواج دارد، تا شاید بتوان از شیوع آن
جلوگیری کرد و اجرای قوانین را تشدید نمود اگر امروز، نسل جوان دیگر به
شعارهای ضد اعتیاد اعتقادی ندارند بدین سبب است که انواع جدید از مواد و
فرا شدهای مخدر در اختیار آنان قرار میگیرد.
بنابراین مسئله گرایش جوانان به مواد مخدر از این نظر اهمیت دارد که
پارهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و فرهنگی، در زمینههای آماده
فرد را به سمت اعتیاد سوق میدهند. به بیان دیگر «معتاد شدن» ارثی نیست
بلکه مجموعهای از شرایط فوق که دارای ریشههای متفاوتی هستند، زمینه ساز
اعتیاد میشوند. در هیچ موردی کنش اعتیاد از نسل پیشین به نسل پسین به
میراث نمیرسد، بلکه تنها گرایش بدان است که میتواند جنبه ارثی داشته
باشد. بدینسان است که افراد تحت تأثیر انگیزههای جرم زای جامعه در معرض
جرم قرار میگیرند.
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : پدیدة اعتیاد به مواد مخدر در جوامع , مقالاتی در مورد پدیدة اعتیاد به مواد مخدر در جوامع , مطلب هایی در مورد پدیدة اعتیاد به مواد مخدر در جوامع , پروژهایی در مورد پدیدة اعتیاد به مواد مخدر در جوامع , پدیدة اعتیاد , به مواد مخدر , در جوامع
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۹ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
دسته: روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 19 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 38
و ما تنها به بیان آنها پرداخته ایم. براساس آنچه گفته شد می توان نتیجه
گرفت راههایی که برای جلوگیری از این افت بزرگ بیان شده همه مثمر به ثمر
هستند و می توان از آنها بصورت علمی استفاده کرد. ما با انجام این تحقیق
قصد داریم از افت تحصیلی در این دبیرستان جلوگیری و یا بکاهیم. به امید آن
روز که دیگر افت تحصیلی از مشکلات بزرگ و حل نشدنی برای جامعة فرهنگی ما
نباشد.
مقدمه
افت تحصیلی یکی از مشکلات عمدة نظام های آموزشی در دنیای کنونی است، و هر
سال مقادیر متنابهی از امکانات مالی و نیروهای انسانی، آموزشی و پرورشی به
این معضل اختصاص می یابد. از آنجا که افت تحصیلی با نظام آموزشی،
فرهنگی،اجتماعی و خانوادگی جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد، بررسی آن مستلزم
دقت نظر و ارزیابی دقیق عوامل عدیده ای است.
بسیاری از افراد افت تحصیلی را به معنای ناتوانی دانش آموز در یادگیری
مواد درسی می دانند. بدون شک این تصوری نادرست است. ناتوانی کودک در
فراگیری دروس ممکن است از تواناییهای ذهنی محدود و ضعیف ناشی شود، در
حالیکه افت تحصیلی به معنای نزول از یک سطح بالاتر به سطحی پایین تر در
تحصیل و آموزش است.
افت تحصیلی به کاهش عملکرد تحصیلی دانش آموز از سطحی رضایت بخش به سطحی
نامطلوب گفته می شود. توجه به فوق نشان می دهد که مقایسه و سنجش سطح عملکرد
تحصیلی قبلی و فعلی دانش آموز بهترین شاخص از افت تحصیلی است. مشاهدة
اینگونه افت و خیرها درعملکرد تحصیلی دانش آموزان، ما را به بررسی علل آن
فرا می خواند. از آنجا که نظام آموزش و پرورش یکی از سازمان ها و نهادهای
پرهزینة کشور است. و نیز به دلیل ارزش حیاتی آن در تأمین و تربیت نیروی
انسانی ماهر و متخصص جامعه و بطور کلی اعتلای فرهنگی و اقتصادی کشور، بررسی
دلایل افت تحصیلی و روش های مقابله با آن، می تواند از به هدر رفتن سرمایه
های مادی و معنوی مردم و مسئولان پیشگیری کند و به کارایی هر چه بیشتر
افراد جامعه بینجامد. به همین دلیل ما به بررسی علل افت تحصیلی بین دو کلاس
دوم پرداختین که در این تحقیق علل این افت دو کلاس و در کل افت تحصیلی را
مورد بحث قرار دادیم.
فصل اول
علل افت تحصیلی
همانگونه که اشاره شد، افت تحصیلی با نظام آموزشی، فرهنگ،اجتماع، خانواده
و خصوصیات فردی اشخاص یا به عبارت دیگر با ویژگیهای دانش آموزان ارتباط
بسیار نزدیک دارد. در اینجا به چند علت اصلی افت تحصیلی اشاره می شود. لازم
به تذکر است که این علل معمولاً بطور مستقل و مجزا از یکدیگر باعث به وجود
آمدن افت تحصیلی در دانش آموزان نمی شود، بلکه ارتباط و تعامل آنها شبکة
پیچیده ای را به وجود می آورد که بر وضعیت تحصیلی دانش آموزان اثر مخرب می
گذارد. طبعاً مقابله با افت تحصیلی نیز در گرو اقدامات همه جانبه و همزمان
در این زمینه هاست.
الف) علل آموزشی:
در این مورد به چند علت فرعی اشاره می کنیم: 1- تراکم برنامه های درسی :
گاهی اوقات دانش آموزان هفته ای 40 ساعت در مدرسه تحصیلی می کنند و در خانه
نیز با انبوهی از تکالیف درسی روبرو می شوند. بدیهی است که در چنین شرایطی
دانش آموزان فرصت کمتری برای پرداختن به سایر نیازهای شخصی خویش دارند.
اگر این وضع برای مدتی ادامه یابد، فشار حاصل از تکالیف زاید و اضافی باعث
بیزاری دانش آموزان از مدرسه و تحصیل می گردد و در نتیجه منجر بر افت
تحصیلی آنان می شود. تجربه نشان داده است که تکالیف زیاد لزوماً سطح تحصیلی
دانش آموز را بالا نمی برد، بلکه بر عکس معمولاً نتیجه ای معکوس به دنبال
دارد. 2- عدم برنامه ریی تحصیلی مناسب بعضی از دروس با سطح رشد و سن کودک
هماهنگی ندارد. این عامل ممکن است باعث شود کودک یا دانش آموز نتواند
ارتباط منطقی بین مواد درسی و استفاده از این آموخته ها را پیدا کند و
بعضاً آنها را بی فایده می پندارد. 3- عدم وجود معلمان کافی و شایسته: تسلط
معلم بر درس، روش تدریس وی و ارتباط او با شاگردان از عوامل مهم پیشرفت یا
افت تحصیلی دانش آموزان است. 4- عدم انطباق هدف و محتوای آموزشی با علایق
دانش آموزان: قصور نظام آموزشی در ایجاد هدفها و برنامه هایی که با نیازهای
رشدی و تکامل فرد و علایق و انگیزه های او متناسب و هماهنگ باشد، بر جریان
تعلیم و تربیت تأثیر نامناسب گذاشته، باعث افت تحصیلی می گردد.
از جمله علل و عوامل آموزشی مؤثر دیگر در افت تحصیلی می توان به نامناسب
بودن روش های آموزشی، ارزیابی های نادرست از عملکرد دانش آموزان، کمبود
فضاهای آموزشی، حفظ طوطی وار مطالب جزیی و کم اهمیت و عدم ارتباط بین مطالب
درسی و تجارب واقعی زندگی اشاره کرد.
ب ) علل فردی :
در بعضی موارد دانش آموزانی که بطور عادی به تحصیل اشتغال داشته، عملکرد
خوبی نیز دارند، به علل فردی دچار افت تحصیلی می شوند. در هر مرحله از رشد،
اعمال و رفتارهایی از کودک سر می زند که خاص همان مرحله است. اوج این
تحولات را می توان در آغاز دوره بحرانی نوجوانی دید. با شروع دورة نوجوانی،
کودک دیروز تغییر رفتار می دهد و انتظارات و سلوک او دگرگون می شود.
متأسفانه بالاترین موارد ترک تحصیل در دورة نوجوانی به چشم می خورد.
علل فردی در واقع به مواردی از این تغییرات اشاره دارد که می تواند به دو
دستة “روانی” و “فیزیولوژیکی” تقسیم شود از جمله علل فردی که در افت تحصیلی
مؤثر است. می توان به هوش، رابطة معلم و دانش آموز، میل و انگیزة دانش
آموز و مشکلات عاطفی و هیجانی او اشاره کرد 1- هوش: هر فرد دارای توان ذهنی
خاصی است که هوش نامیده می شود. هوش دارای جنبه های عمومی و اختصاصی است
هوش عمومی به توانایی و ظرفیت کلی یادگیری ،و هوش اختصاصی به زمینه های
ویژه ای اطلاق می گردد که فرد پیشرفت و کارایی بهتری در آن زمینه ها دارد.
مثلاً شخصی ممکن است از ادراک فضایی بهتری برخوردار باشد و دیگری قدرت
حافظة بهتری داشته باشد. از آنجا که بازده هوشی هر فرد تا حد زیادی متأثر
از زمینه های ارثی است و نمی توان آن را تغییر داد، بنابراین در مواردی
ممکن است تواناییهای هوشی دانش آموزان از میزان معین و ثابتی برخوردار
باشد. تا فرا رسیدن زمانی که دانش آموز به این حد نهایی برسد، وضعیت تحصیلی
او خوب خواهد بود اما پس از آن ممکن است محصل نتواند در دروس خود همچون
گذشته موفقیت چشمگیری داشته باشد و دچار افت تحصیلی می شود 2- رابطة معلم و
دانش آموز: از جمله مهمترین عوامل مؤثر در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش
آموزان رابطة بین معلم و دانش آموز است. معلم می تواند با دقت و تیزبینی
خود، استعدادهای نهفتة دانش آموز را ظاهر ساخته، شکوفا کند. از سوی دیگر،
بعضی از معلمان در مواردی با برخوردهای غلط و نادرست می توانند موجب بیزاری
دانش آموز از درس و مدرسه شوند و به این ترتیب او را به سوی افت تحصیلی
سوق دهند. 3- میل و انگیزه : گاه دیده می شود کودکی مدارج ابتدایی را با
موفقیت کامل طی می کند، اما همین که پا به سنین بالاتر می گذارد، دچار افت
تحصیلی می شود و دیگر میلی به یادگیری بیشتر و رقابت تحصیلی نشان نمی دهد.
محیط کودک یا دانش آموز نقش بسیار مهمی در پیدایی انگیزه تحصیل در کودک
دارد، لذا اغلب دقت در محیط این دانش آموزان وجود اشکال در نظام آموزشی و
ارزشی خانواده را آشکار می سازد. به این صورت که پدر و مادر ظاهراً کودکان
خود را به درس خواندن تشویق می کنند، اما عملاً هیچ فعالیتی در جهت ایجاد
گرایش جدی در فرزند خود نمی کنند. این خانواده ها به طور ناخودآگاه به
مسائلی در روابط خانوادگی خود اهمیت می دهند که با درس خواندن و پرورش
انگیزه قوی در پیشرفت تحصیلی منافات دارد. به عنوان مثال، دانش آموز را
تشویق به خواندن می کنند، اما هیچ گاه روابط خانواده حول محور ارزش های
علمی نمیچرخد، بلکه همواره بحث در مورد مسائل اقتصادی، میهمانها و خوراک و
پوشاک است. علاوه بر این ها دانش آموز هیچ وقت الگویی عملی و رفتاری از
علاقة والدین به خواندن و نوشتن مشاهده نکرده است. 4- آشفتگی های عاطفی و
هیجانی: مشکلات عاطفی و هیجانی دانش آموزان در مقاطع مختلف رشد می تواند
باعث افت تحصیلی آنان شود. فشارهای روانی خاص هر مرحله از رشد می تواند
باعث اشتغال خاطره، آسیب وارد آمدن به قوای هوشی، تحلیل انرژی ذهنی، عدم
تمرکز حواس و تفکر زائده شده و در نهایت به نوبة خود موجب افت تحصیلی دانش
آموزان می شود. 5- بلوغ: بلوغ از مهمترین مقاطع رشد است که تغییرات همه
جانبه و گسترده ای در حیطه های روانی و جسمی به همراه دارد. توانایی
سازگاری با این تغییرات ناگهانی و فراگیر نیازمند آمادگیها، آموزش ها و
حمایت های خاصی است که اگر امکانپذیر نباشد، در نظام زندگی فرد ناهماهنگی
به وجود آمده، چه بسا موجب بروز آسیب های روانی و اجتماعی و گاه جسمی یا
تشدید گرایش دانش آموز به سوی اهداف خاصی مثل برقراری روابط گروهی و
دوستانه، شرکت در میهمانیهای دسته جمعی و اقدامات هیجان انگیز می شود. این
قبیل مسائل موجب اشتغال خاطر دانش آموزان نوجوان و در نتیجه صرف انرژی
متغیر انگیزه های آنان می شود. این امر می تواند باعث کاهش تمایل دانش
آموزان به درس و مدرسه شده، افت تحصیلی را به دنبال بیاورد. 6- نارساییهای
جسمی: ناراحتی های جسمی خاص ممکن است در برنامة تحصیلی دانش آموز مزاحمت
ایجاد کند و در نهایت به افت تحصیلی کودک بینجامد. از شایعترین این بیماری
ها و ناراحتی ها اشکال در بینایی و شنوایی است. در مواردی دانش آموز دچار
نارساییهایی در سیستم بینایی و شنوایی می شود که از آنها اطلاع ندارد. و
دیگران نیز معمولاً تا مدت ها به آن پی نمی برند. نارسایی در شنوایی و
بینایی براحتی می تواند به نقص در یادگیری و نهایتاً افت تحصیلی منجر شود.
7- فراموشی: از جمله عواملی که همواره دانش آموزان آن را دلیلی برای ضعف
درسی خود می دانند، فراموشی است فراموشی می تواند معلول عوامل متعددی از
قبیل عدم انگیزه، هدفمند نبودن فرایند تحصیل برای فرد، عدم احساس نیاز به
درس خواندن یا عدم تمرکز حواس باشد.
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
کلمات کلیدی : افت تحصیلی , مقالاتی در مورد افت تحصیلی , مطلب هایی در مورد افت تحصیلی , پروژهایی در مورد افت تحصیلی , افت , تحصیلی
[ پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۵:۰۹ ب.ظ ] [ tey moor ]
[ ۰ ]
|
|